شعری از مرتضی زمان نژاد/آرش به شرقی ترین شعاعِ شرق جلوه می نمود
چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۲، ۰۵:۱۳ ب.ظ
مهری فتاد بر دل و بذری جوانه کرد
کاتش به خرمن پیر خرابه کرد
نا خوانده درس دلدادگی زبر شدیم
آن دم که تیر نگاهی مرا نشانه کرد
لیلی سبو شکست که رساند پیام خویش
مجنون خود به اشک دیده تر روانه کرد
شوری ز سر نهادی و دردی چنان مهیب
گویی که قصه عشقی دگر فسانه کرد
سرداب ویس خانه رامین اگر شود چه باک
گویی زغن به قاف قله سیمرغ لانه کرد
جامی است در برو چشمم چه خون فشان
هر گریه ای که می نمود به مستی بهانه کرد
آرش به شرقی ترین شعاعِ شرق جلوه می نمود
هیهات، ما را نظر نکرد و به خلوت حواله کرد
مرتضی زمان نژاد
تقدیم به دوست عزیز : آرش شعاع شرق
8/11/1392