چگونه می توان دم از آزادی بیان زد و اما بر دهان یک خبرنگار کوبید؟!/لطفاً شکایت تان را از حامد عطایی پس بگیرید
گیلان نو: آرش شعاع شرق روزنامه نگار گیلانی در کانال تلگرامی روزنوشت خود نامه سرگشاده ای به نماینده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی نوشت.
به گزارش گیلان نو، متن نامه به شرح ذیل است؛
جناب آقای نادر قاضی پور نماینده محترم مردم شریف و فهیم ارومیه در مجلس شورای اسلامی
سلام علیکم؛
با درود به روان پاک شهیدان راه آزادی و عرض سلام محضر جنابعالی
آنچه که موجب شد، این سطور را به خطاب به حضرتعالی قلمی و به حضور تقدیم دارم، خبر محکومیت حامد عطایی روزنامه نگار آزاد اندیش و دلسوز استان آذربایجان غربی به چهار ماه حبس و آنهم بابت شکایت حضرتعالی میباشد.
حقیقتآ؛ روزی که در مجلس شورای اسلامی بر صورت احسان بداغی خبرنگار روزنامه دولتی ایران مشت زدید، درد عجیبی بر صورتم احساس کردم، به گونه ای که انگار آن مشت بر صورت من زده شد و روزی که دادگاهِ شما، حکم حبس برای حامد عطایی صادر کرد، روحم به بند کشیده شد.
جناب آقای قاضی پور، خودتان بهتر از بسیاری و نیک می دانید که خبرنگاران و روزنامه نگاران در تمامی برهه های تاریخی جزء مظلوم ترین و محروم ترین افراد جامعه بوده و هستند.
برای احقاق حقِ مردم، بیان کاستی ها و افشای ناراستی ها خطر می کنند و مظلومیت مردم را فریاد می زنند و اما، کسی به فکر مظلومیت آنها نیست.
محمدعلی بازقلعه ای(افراشته)، امیرمختار کریم پورشیرزای، دکتر سید حسین فاطمی، محمد مسعود، فرخی یزدی و صدها تن دیگر نمونه هایی از اصحاب جراید در برهه های مختلفِ تاریخی هستند که به رغم عقاید سیاسیِ مختلف شان، چه در این دوره و چه در سالیان و حتی قرن ها بعد مورد احترام خواهند بود.
جناب آقای قاضی پور، پس مطمئن باشید که چه در این برهه زمانی و چه یکصدسال بعد که حکومت پابرجا و چه هر حکومت دیگری راس کار قرار بگیرد از حامد عطایی بعنوان یک قهرمان نام خواهند برد و چه از شکایتتان تبرئه و چه به هرمجازاتی محکوم میگردید، موضوع راه افتادۀ شکایت، بازی یکسر برد و سری دیگر باخت است!
قطعاً برد برای حامد عطایی است و باخت برای جنابعالی... به این علت که محکومیت چهارماهه عطایی درنهایت به پایان میرسد، او روزنامهنگاری آزاده باقی میماند و شاید بر منزلت و محبوبیت اش هم افزوده شود.
عطایی که به زندان رود، عطایی ها پا به عرصه خواهند گذاشت و این چرخ طبیعت و رسم آدمی است.
اما شما، همچنان در مجلس دهم شورای اسلامی نماینده باقی می مانید و ممکن است در ادوار آتی نیز نماینده شوید و شاید هم نشوید! اما آیا فکر کرده اید برای اینکارتان از نظر آیندگان محبوب میشوید یا محکوم؟!
نفع شما از زندان رفتن یک خبرنگار، جز ارضای مقطعی قلب، که البته در آینده ممکن است موجب پشیمانی شود، چیست؟!
آیا میدانید یک روز زندگی برای یک خبرنگار که میبایست با افراد هزار جرم؛ اعم از سارق، قاچاقچی، متجاوز و... زیر یک سقف سپری کند چقدر دردناک و زجر آور است؟!
راقم که چندبار طعم تلخ آن را بطور مقطعی چشیده، عرض می کند که هر روز زندان برای یک خبرنگار، مصادف با تمام روزهای تلخ عمر آدم است!
جناب آقای قاضی پور، اظهارات زیبای حضرتعالی درخصوص آزادی بیان و لزوم حمایت از اهالی رسانه از یکسو و شکایت تامل برانگیز از یک روزنامه نگار و مشت کوفتن تاسفبار بر دهان خبرنگار از سوی دیگر، مغایر با آنچه به زبان میآورید و چیزی است که عمل میکنید!
چگونه می توان دم از آزادی بیان زد و اما بر دهان یک خبرنگار کوبید؟
و چگونه مدعی دفاع از حقوق اهالی رسانه شد و در مقابل تلاش کرد تا یک روزنامهنگار به بند کشیده شود؟
با این اوصاف اینجانب اول بهعنوان یک روزنامهنگار گیلانی و دوم بهعنوان یک ایرانی اصالتا آذربایجانی با عِرق به مردمِ آن سرزمین، از جنابعالی استدعا دارم که شکایت از حامدعطایی روزنامهنگار دلسوز زادگاه تان، را پس بگیرید و ضمن اثباتِ عملیِ آنچه که پیشتر بیان داشته اید، یقین بدانید عفو و بخشش جنابعالی بسیار زیبنده و ماندگارتر از به زندان رفتن عطایی است و نسل های آینده از شما به نیکی یاد خواهند کرد.
ارادتمند و درودگوی؛ آرش شعاع شرق _روزنامهنگار از گیلان