روز نوشت آرش شعاع شرق

یادداشت های روزانه آرش شعاع شرق

روز نوشت آرش شعاع شرق

یادداشت های روزانه آرش شعاع شرق

روز نوشت آرش شعاع شرق

**بــــــــه نــام خالـــــــــق قلـــــــــــــــم**
این وبلاگ محل درج یادداشت، تحلیل، پژوهش، دیدگاه ها، سخنرانی، عکس (و به طور خلاصه؛ کلیه مطالب) مربوط به اینجانب است.
در ضمن، مطالبی که توسط دیگران درخصوص بنده نوشته و در نشریات یا سایت های غیر متشر می شود نیز، در این وبلاگ بارگذاری خواهد شد.
با تشکر/ آرش شعاع شرق

تحلیلی بر افکار و اشعار بانو پروین اعتصامی

يكشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۳:۳۱ ق.ظ

آرش شعاع شرق/ رخشنده اعتصامی معروف به پروین در سال 1285 خورشیدی برابر با 1906 میلادی پا به جهان هستی نهاد ، وی از جملۀ توانا ترین شاعرانِ زن در تاریخ ایران است .

هر چند قصاید پروین از لحاظ الفاظ و سبک ، پیرو شیوۀ شاعران قرن پنجم و ششم ، بیشتر ناصر خسرو قبادیانی است و مثنوی و غزل های وی ،مشابه سبک عراقی است . درست است سبک اشعارش به هفت قرن قبل از وی باز می گردد امّا نباید فراموش کرد که اندیشه های پروین بسیار نو و دارای مضامینی است که در آن فریادها نهان دارد و باید با تعمق بیشتری در آنها تامل نمود. قدرت پروین در خلق مناظر و بیشتر پرسش و پاسخهایی است که غالباً میان اشخاص و اشیاء ترتیب می دهد و از آن راه به نتایجی که مطلوب اوست می رسد .

مهمترین نکته که در همۀ آثار پروین مشهود است حقیقت جویی و واقع بینی اوست . به تعبیری دیگر می توان از وی به عنوان یکی از جامعه شناسان عصرش نام برد . به همین دلیل تلخیهای حیات را ، بهتر از  شاعران عصر خویش  درک می کند و با مهارتی خاص به خواننده نشان میدهد . درک او نسبت به مبداء حیات روشن و تحت تاثیر عقاید دینی و اندیشه های عرفانیست . همین امر سبب  شده است که از پروین چهره ای فاخر بسازد . و بسیاری وی را از  شاعران مُعاصر بعد از او مانند فروغ فرخزاد  متمایز سازند .

هرچند فروغ نیز یکی از بزرگترین شاعران زن در تاریخ است امّا اشعارش هم از نظر سبک  و هم معنا با پروین فرق بسیار دارد  .

اشعار پروین بیشتر در قالب قطعات ادبی است که مضامین اجتماعی را با دیده ی انتقادی به تصویر می کشد . پروین شاعری نترس و شجاع بود ، زیرا آگاهانه بی آنکه از چیزی بترسد از اوضاع سیاسی و هنری زمانش انتقاد می کرد و این موضوع ثابت شده است که اگر شاعری ناخواسته یا دانسته زیر نفوذ سیاست هنری روزگارش قرار گیرد از شرایط عینی و پیشامد های آن می ترسد و این سبب عدم اِدای صحیح خواسته هایش در شعر می شود .

این است که  صداقت در تمامی آثارش همچون نگینی بر انگشتر درخشان و نمایان است .

نکته دیگر شرایط سیاسی دوران حیات پروین است ، وی در فروردین سال 1320 یعنی قبل از وقوع جریانات سوم شهریور 1320 و حمله متفقین به ایران و خلع سلطنت رضا شاه وفات یافت . یعنی تشکیل احزاب و تشکل های سیاسی همچون حزب توده ، حزب زحمتکشان ، جبهه ملَی و... را هیچگاه ندید . لیکن یک نقطه قوت در پروین وجود دارد و و آن سرایش اشعاری با مضامین دفاع از حقوق رنجبران قبل از وقوع تحول نظام سیاسی حاکم بر نظام پارلمانی و آزادی های سیاسی ناشی از آن است .  پر واضح است که اشعاری همچون شعر ؛

تا به کی جان کندن اندر آفتاب ای رنجبر / ریختن از بهر نان از چهره آب ای رنجبر / زین همه خواری که بینی ز آفتاب و خاک وباد  /چیست مُزدت جز نکوهش یا عتاب ای رنجبر / از حقوق پایمال خویشتن کن پرسشی / چند میترسی ز هَر خان و جناب ای رنجبر / جمله آنان را که چون زالو مکندت خون بریز / وندران خون است و پایی کن خضاب ای رنجبر / دیو آز و خود پرستی را بگیر و حبس کن / تا شود چهر حقیقت بی حجاب ای رنجبر / حاکم شرعی که بَهر رشوه فتوا می دهد / کی دهد عرض فقیران را جواب ای رنجبر / آنکه خود را پاک میدارد ز هَر آلودگی / می کُند مردار خواری ای رنجبر / گر که اطفال تو بی شامند شبها باک نیست / خواجه تیهو می کند هر شب کباب ای رنجبر / گر چراغت را نبخشیدست گردون روشنی / غم مخور می تابد امشب ماهتاب ای رنجبر / در خور دانش امیرانند و فرزندانشان / تو چه خواهی فهم کردن از کتاب ای رنجبر / مردم آنانند کز حکم و سیاست آگهند / کارگر کارش غم است و اضطراب ای رنجبر / هرکه پوشد جامۀ نیکو بزرگ و لایق اوست / روا تو صد ها وصله داری پر ثیاب ای رنجبر / جامه ات شوخ است و رویت تیره رنگ از گرد وخاک / از تو می بایست کردن اجتناب ای رنجبر / هرچه بنویسند حُکّام اندرین محضر رواست / کس نخواهد خواستن زیشان حساب ای رنجبر ،   تاثیری بسزا در افکار و اندیشه های توده مردم داشت و این بود که سالها بعد حزب توده اشعاری نظیر ؛

چه توفیر داری تو با خان ، دهاتی / چه فرق است بین تو و آن دهاتی / چرا او چنان مست عیش است و عشرت / چرا تو چنین زار و نالان دهاتی / چرا هرچه رنج است و غم  قسمت تو / چرا گنج سهمیۀ خان  دهاتی /  چرا خربزه هرچه خوب است و شیرین / نصیب شغال بیابان  دهاتی / همه تخم مرغ و کره ، کبک و تیهو / تو آری – کند کوفت اعیان دهاتی / ندارد مگر معده ات قابلیت / نداری مگر سی دو دندان دهاتی / مگر دکتری داده دستور طبی / که محرومی از هر چه جز نان دهاتی / همه پشم و ابریشم و پنبه از تو / خودت در عوض لخت و عریان دهاتی / مگر زیر پیراهن کرک برّه / تنت را زند سیخ و سوهان دهاتی / مبادا بگویی خدا خواست این را / میاور خدا را به میان دهاتی / خدا بندگان را همه دوست دارد / نخواهد ستم بهر آنان دهاتی / خدا کدخدا نیست تا چاق و لاغر / نهد فرق در گوسفندان دهاتی ... الی آخر... را سرود .

در جامعۀ  ایرانی آنهم در دوران سیاه حکومت رضا خان پهلوی که یک نظام مرد سالاری در ایران حکمفرما بود و گام نهادن زنان به صورت علنی در عرصه های سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و... امری محال ممکن بود . هرچند نباید از این موضوع به سادگی گذشت که زنان تاثیر بسزایی در انقلاب مشروطه 1285 خورشیدی و مبارزه علیه کشف حجاب 1314 خورشیدی داشتند. امّا این اقدامات به صورت غیر آشکار و در محافلی بسته بعضاً به وسیله شوهرانشان انجام می گرفت . به راستی که رشد و پرورش چنین شاعری در آن برهه از تاریخ ایران ، آنهم با این همه  حسنات ، پدیده ای نادر بود ...آری پدیده ای نادر از این لحاظ که با گذشت چند ماه از فوت پروین و حملۀ متفقین به ایران ، زنان توانستند این سنت کهنه را در هم کوبند و به دولتمردان و مردسالاران بفهمانند که زن هیچ چیزی از مرد کمتر ندارد. بعد از آن دوران بود که زنان بطور آشکار در مسیرهای اجتماعی و سیاسی همگام و هم پیمان با مردان سیری صعودی را پیمودند .

این امر نشان می دهد که پروین چقدر از زمانه و عصر خود جلو تر بود ، پروین زمان خود را درک کرده بود . با نا ملایمات و سختی های زمانه آشنایی داشت و می دانست در چه دورانی زندگی می کند ، و همین درک بالای وی سبب شده بود تا از زمانه پیشی بگیرد و حرفهایی نا گفته برای آیندگان داشته باشد .  ناگفته نماند که رمز توفیق این ارزشمند زن فرهنگ و ادب پارسی علاوه بر استعدادهای ذاتی ، معجزۀ تربیت و توجه پدر نامور اوست که علیرغم محرومیت زن ایرانی از امکانات تحصیل و فقدان مدارس دخترانه ، خود به تربیت او همت گماشت و دختر را با استعداد و سرمایه معنوی خود به مقامی که در خور او بود رسانید . پدر پروین  میرزا یوسف اعتصامی"اعتصام الملک" از نویسندگان و مترجمان مشهور معاصر و اهالی آشتیان بود که در جوانی به سمت استیفای آذربایجان به تبریز رفت و تا پایان عمر در همان شهر زیست . یوسف اعتصام الملک در سال 1291 قمری در دوران ناصر الدین شاه قاجار در تبریز به دنیا آمد . ادب عرب ، فقه و اصول و منطق و کلام و حکمت قدیم در زبانهای ترکی و فرانسه را در تبریز آموخت و در لغت عرب احاطه کامل یافت . اعتصام الملک از پیش قدمان راستین تجدد ادبی در ایران و به حق از پیشوایان تحول نثر فارسی است . او با ترجمه شاهکارهای نویسندگان بزرگ جهان  ، در پرورش و استعدادهای جوانان نقش بسزایی داشت . یوسف علاوه بر ترجمه هفده جلد کتاب که برخی عبارتند از ثورة الهند یا المراة الصابره  ، فلائد الادب فی شرح اطواق اذهب ، تربیت نسوان و ... مجموعه ای ادبی نفیس و پر ارزشی به نام بهار منتشر کرد که طی انتشار 24 شماره در دو نوبت توانست مطالب سود مند علمی ، ادبی ، اخلاقی ، تاریخی ، اقتصادی و فنون متنوع را به روشی  نیکو و مطلوب عرضه کند . 

پروین نیز علاقه بسیاری به پدرش داشت  و در تمامی  سفرهایی که پدرش در داخل و خارج ایران نمود شرکت می کرد و با سیر و سیاحت به گسترش اطلاعات می پرداخت تا تجربه ای تازه کسب کند ، پروین در 19 تیر 1313 با پسر عموی خود که از افسران شهربانی بود  ازدواج نمود امّا چون اخلاق نظامی او با روح لطیف و آزاده پروین مغایرت داشت  پس از   هفت ماه از وی جدا شد ، او که در خانه ای سرشار از مظاهر معنوی و ادبی و به دور از هر گونه آلودگی پرورش یافته بود پس از ازدواج ناگهان به خانه ای پا می نهد که یک دم از بساط عیش و نوش خالی نبوده و طبیعی است همگامی این دو طبع مخالف نمی توانست دیری بپاید . همین امر سبب  وابستگی شدید پروین به پدرش شد و بعد از فوتش ضربه ای سنگین به روح لطیف و شاعرانه اش  وارد آورد .

مهکامه محصص که از دوستان نزدیک پروین بود در روزنامه اطلاعات ، شماره 4513 مورخه 4/2/1320 در باره وی می نویسد " پروین زنی پاک طینت ، پاک عقیده ، پاک دامن و خوش خو و خوش رفتار بود . در مقام دوستی متواضع و در طریق حقیقت و محبت پایدار بود. "

وی تمام  تلخی ها و شکست هایی که از روزگار دید را با متانت و خونسردی شگفت آوری تحمل کرد و تا پایان عمر از آن سخنی به میان نیاورد و شکایتی ننمود .

شماره نخست از سال دوم روزنامۀ بهار در سال 1296 خورشیدی شعر ؛ ای مرغک خُرد ز آشیانه / پرواز کن و پریدن آموز / تا کی حرکات کودکانه / در باغ و چمن چمیدن آموز / رام تو نمی شود زمانه / رام از چه شدی ؟ رمیدن آموز / مَند یش که دام هست یا نه / بَر مردم چشم دیدن آموز / شو روز به فکر آب و دانه / هنگام شب آرمیدن آموز ... را از پروین اعتصامی به چاپ رساند وی در آن سال 11 سال بیشتر نداشت !

شعر مزبور خود نمایانگر بلند نظری، دانش و شعور بالای پروین در سنین کوکی است. پروین در این شعر می خواهد با روح بی قرارش شخصیت خود را به استقلال برساند. به راستی که پروین بخاطر نبوغ  خدادادی که داشت نمی توانست در قالب زندگی اجتماعی آن  عصر بگنجد و شاید تنها آمدن او سبب تنها زیستن اش شد ... به قول ویلیام هرمان شاعر آلمانی هم عصر هیتلر " تنهایی باجی است که دنیای ما از نبوغ می ستاند " ، آری این باجی بود که او در عمر کوتاه 35 ساله خود به دنیا داد.

عمر پروین بسیار کوتاه بود، کمتر زنی از میان سخنگویان ، اقبالی همچون پروین داشت که در دورانی این چنین کوتاه شهرتی فراگیر داشته باشد. با گذشت هفتاد سال از درگذشت وی هنوز اشعار پروین طرفدار دارد و بسیاری از ادیبان وی را ستایش می کنند و بسیاری از ابیات آن بصورت ضرب المثل به زبان خاص و عام جاری گشته است .

بطور مثال ؛ در شعر طولانی "صاعقۀ ما ستم اغنیاست" ابیات و مصرع های فراوانی وجود دارد که امروزه تبدیل به ضرب المثل گشته است ، به طور مثال : بیت ششم " دولت نوروز نپاید بسی /حملۀ تاراج و خزان در قفاست " و یا بیت هشتم "هرچه کنی کشت همان بدرَوی/ کار بد و نیک ، چو کوه و صداست " ویا بیت سیزدهم " تجربه می بایدت اول نه کار / صاعقه در موسم خرمن بلاست " بیت بیست و ششم " خرقۀ درویش ز درماندگی / گاه لحاف است و زمانی عبا " بیت چهل و دوم "انجمن آنجا که مجازی بوَد /گفته حق را چه ثبات و بقاست " و یا مصرع اول بیت چهل و چهارم که می گوید " نبض تهی دست نگیرد طبیب " و یا بیت پنجاه و دوم " هرکه پشیزی به گدایی دهد / در طلب و نیت یک عمر دعاست ". پروین علاوه بر آن به حدی در جهان اشتهار دارد که هم ردیف شاعرانی نظیر؛ حافظ ، سعدی و فردوسی اشعارش در کتب درسی کشورهایی دیگر تدریس می شود و نگارنده از کشورهای عربی و هندوستان اطلاع دقیق دارد . 

البته اگر خواننده ، بیت بیت اشعار پروین را با دقت بررسی کند با مضامین جالبی مواجه می شود بطور مثال شعر مست و هشیار: محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت / مست گفت ، ای دوست این پیراهن است افسار نیست /گفت مستی زان سبب افتان و خیزان میروی / گفت جرم راه رفتن نیست ره هموار نیست / گفت می باید تو را تا خانه قاضی برم / گفت رو صبح آی ، قاضی نیمه شب بیدار نیست / گفت نزدیک است والی را سرای ، تا آنجا شویم / گفت والی از کجا در خانه خمّار نیست ؟/ گفت داروغه را گوییم تا در مسجد بخواب / گفت مسجد خوابگاه مردم بد کار نیست / گفت دیناری بده پنهان و خود را وا رهان / گفت  کار شرع  ، کار درهم و دینار نیست / گفت از بهر غرامت جامه ات بیرون کنم / گفت پوسیدست ، جز نقشی ز پود و تار نیست / گفت آگه نیستی از سر در افتادت کلاه / گفت در سر عقل باید بی کلاهی عار نیست / گفت مِی بسیار خوردی ، زان چنین بی خود شدی / گفت ای بیهوده گو ، حرف کم و بسیار نیست / گفت باید حد زنند هشیار مردم ، مست را / گفت هشیاری بیار ، اینجا کسی هشیار نیست . پروین به خوبی از عصر بی خبری و جهل سخن بر می آورد و در یازده بیت فریادها سر میدهد. پروین در برابر آن دسته از قضّات طامعی که در برابر زر و زیور خود را باخته و به جای عدل و داد ، ستم می کردند نیز خاموش ننشست ، شعر " دزد و قاضی " خود نمایانگر این افکار و اندیشه از پروین اعتصامی است.

پروین مقارن با دوران استبداد حکومت محمد علی شاه قاجار به دنیا آمد و دوران جوانی وی مقارن با تغییر حکومت قاجار به پهلوی بود . پروین فقر و بد بختی ملت ایران و زر پرستی و زمین خواری رضا خان را دیده بود و دلش شکسته شد ، که شعر " روزی گذشت پادشهی بر گذر گهی / فریاد شوق  بر سر هر کوی و بام برخاست / پرسید زان میانه یکی کودک یتیم / کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست ؟/ آن یک جواب داد ، چه دانیم ما که چیست ؟ / پیداست آنقدر که متاعی گرانبهاست / نزدیک رفت پیر زنی گوژپشت و گفت / این اشک دیده من و خون دل شماست / ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است / این گرگ سالهاست که با گله آشناست / آن پارسا که دِه خُرد و ملک، رهزن است / آن پادشاه که مال رعیت خورد گداست / بر قطرۀ سرشک یتیمان نظاره کن تا بنگری ، روشنی گوهر از کجاست / پروین ، به کج روان سخن از راستی چه سود ؟/ کو آنچنان کسی که نرنجد ز حرف راست " . بیت ششم این قطعه هر دو مصرع آن جدا گانه ضرب المثل است ، قطعاً مصرع دوم به زمین خواری رضا خان ناظر است و مصرع اول به آلودگان پارسا نمای آن عصر مربوط است . پروین ، ناعدالتی ها و جور و ستم زورمداران و حکومتگران عصر خود را لمس کرده بود و در ستم ستیزی با ستمگران نسبت به دیگر شاعران هم عصر خود سهم بیشتری دارد و با همۀ جوانی و کمی سن ، همسان گـُردی دلاور با شمشیر قلم و بیان در میدان نبرد ، با قامتی استوار و قدمهایی متین ایستاده است و همواره در اشعارش در پی ستاندن داد مظلومان و ستم دیدگان از ستمگران است .

متاسفانه عده ای ، در بسیاری از موارد قوت تخیل پروین را نادیده می گیرند و از درک اشعارش عاجزند . نخودی گفت لوبیایی را / از چه رو من گِردم و این چنین تو دراز/ گفت ، ما هر دو را بباید پخت / چاره ای نیست با زمانه بساز / رمز خلقت به ما نگفت کسی / این حقیقت مپرس ز اهل مجاز / الی آخر... اینکه نخود گرد است و لوبیا دراز ، ممکن است در نگاه اول خواننده فکر کند که پروین از فرط بی کاری می نشیند و از گردی نخود و درازی لوبیا سخن می گوید ! ولی دو واژه نخود و لوبیا می تواند معانی بسیاری داشته باشد . در اشعار پروین باید آنقدر عمقی نگریست تا مفهوم اصلی آن به دست آید .

پروین شاعری بود که از دنیا هیچ نخواست ، همین هیچ خواهی او بود که موجب شد روزگار از وی اسطوره ای آزادنویس و آزاد فکر بسازد . ابوالفتح اعتصامی در کتاب ( مجموعه مقالات و قطعات اشعار به مناسبت اولین سال در گذشت پروین) چاپ هفتم بهمن 55 می نویسد :  " هر خواننده با ذوق و هر ادیب دانشمند ، در نخستین برخورد با اشعار پروین ، ملتفت مولد فکری آزاد و حساس او می شود ، از خوش آمد گویی گریزان است و عزت نفسش تا حدی است که از درخت جهان نیز سایبانی نمی طلبد "

اعجاب برانگیز ترین موضوعی که می توان در اشعار پروین مشاهده  نمود ، این است که وی تلخی ها و سختی های زندگی را بسیار  شیرین و شیوا بیان می کند ،  وی بر خلاف برخی از شعرا مانند عطار نیشابوری به فانی بودن دنیا و این که منزل غایی همۀ انسانها خاک است ، پی برده بود .

 

 این مقاله نخستین بار در شماره اول ماهنامه رهاورد قلم 20 اسفند 1391 منتشر شد.

در نگارش مقاله حاضر از منابع ذیل استفاده نموده ام؛

_گزیده ای از دیوان پروین اعتصامی  چاپ اول 1368 نشر دی

_حکیم بانوی شعر – دکتر رحیم چاووش اکبری ، چاپ سوم 1387 ، نشر ثالث

_ روزنامه اطلاعات ، شماره 4513 ، 4/2/1320

_مجموعه مقالات و قطعات و اشعار به مناسبت اولین سال درگذشت پروین ، تالیف ابوالحسن اعتصامی ، چاپ هفتم 1355

_کیهان فرهنگی ، شماره 137 ، آبان و آذر 1376

_ پروین ستاره آسمان ادب، مولف ؛ دکتر محمد جواد شریعت ، موسسه انتشاراتی مشعل ، چاپ اول ، زمستان 1366

_ دیوان پروین اعتصامی ، چاپ هفتم ، ابوالفتح اعتصامی ، تهران 1355.

_کلیّات دیوان پروین اعتصامی ، محمد نقی بابایی ، تهران نشر نمونه ، چاپ سوم ، پاییز 1371.

_دیوان پروین اعتصامی ، بدرالدین یغمایی ، تهران 1371.

نظرات  (۰)

شما اولین نفری باشید که برای آرش نظر می گذارد
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">