روز نوشت آرش شعاع شرق

یادداشت های روزانه آرش شعاع شرق

روز نوشت آرش شعاع شرق

یادداشت های روزانه آرش شعاع شرق

روز نوشت آرش شعاع شرق

**بــــــــه نــام عدالت و آزادی**
این وبلاگ محل درج یادداشت، تحلیل، پژوهش، دیدگاه ها، سخنرانی، عکس (و به طور خلاصه؛ کلیه مطالب) مربوط به اینجانب است.
در ضمن، مطالبی که توسط دیگران درخصوص بنده نوشته و در نشریات یا سایت های غیر متشر می شود نیز، در این وبلاگ بارگذاری خواهد شد.
با تشکر/ آرش شعاع شرق

آرش شعاع شرق/ محمد پور جعفری ، بازیگر ، کارگردان و نمایشنامه نویس تئاتر در  آبان سال 1360 در رشت متولد شد. کار تئاتر را از ده سالگی بصورت مبتدی و از سال 79 بصورت حرفه ای آغاز نمود .. پور جعفری دارای مدرک عالی کارگردانی و دانشجوی رشتۀ علوم ارتباطات در مقطع کارشناسی است .وی در طول دو دهه فعالیتش ، نمایشنامه های متعددی را کارگردانی نمود که از جملۀ آنها می توان به ؛ " اهل اقاقیا " نوشته سعید تشکری ، "عطر خاطره " نوشته محمد پور جعفری ، " پل " محمد رحمانیان ، " کاکتوس " اکبر رادی ، " سودای نیل " ناتاشا محرم زاده ، " چشمهایش می خندد " چیستا یثربی و ... اشاره داشت . از این روی با این هنرمند فعال و موفق  گیلانی در عرصه تئاتر مصاحبه ای انجام داده ایم که در ذیل می خوانید ؛

_ برای شروع مصاحبه  از چگونگی ورودتان به عرصه تئاتر بگویید .

بنده زمانی که در مقطع چهارم ابتدایی درس می خواندم ، حدوداً سالهای 70 ،71 یک معلم داشتیم به نام آقای برمکی ، او مرا تشویق نمود که در مدرسه تئاتر دانش آموزی راه بیاندازیم . بعد از آن در دوران راهنمایی برای جشنواره آموزشی به مدارس می آمدند و دانش آموزان مستعد  را انتخاب می نمودند ، شخصی به نام  علیرضا  رحمانی آمد و مرا انتخاب نمود .سال تحصیلی 75 ، 76 کارمان به جشنواره کشوری کشید که در آنجا رتبه اول  بازیگری و سال 76 ، 77 رتبه دوم بازیگری را کسب نمودم .

_آیا دوره های بازیگری هم دیدید ؟

 بله ، از سال 76 رسماً به عنوان هنر جو وارد حوزه هنری شدم ، بعد در کلاسهای بازیگری ثبت نام نمودم و زیر نظر محسن شارقی و رضا حقّی سه ترم تا دوره عالی بازیگری را طی نمودم و پس از آن کلاس کارگردانی را هم زیر نظر رضا حقّی گذراندم .سال 80 هم دوره تخصصی کارگردانی  را در تهران زیر نظر دکتر محسن حسینی و دکتر مسعود دلخواه گذراندم .

_ معیار شما برای انتخاب نمایشنامه چیست  ؟  و چه نوع نمایشنامه هایی را می پسندید ؟

بیشتر نمایشنامه های اجتماعی کار می کنم ، چون نگاه من به عنوان کارگردان در تئاتر اینگونه است که باید ناهنجاری های اجتماع را دید و نقد کرد ، یعنی هر کارگردان یک نگاه و یک ایدئولوژی دارد ، نگاه من بر می گردد به بخش های مختلف ، یک زمانی به خانواده ، زمانی به  از بین رفتن ارزشها در جامعه در کل نگاه من به جامعه ، نگاهی اصلاحی است و دوست دارم چنانچه اگر فضای اجتماعی عصر ما به سوی نا هنجاری می رود با نقد اصلاح شود.

_ عقیده شما در مورد کارگردانانی که هر گونه کاری پیش بیاید را بروی صحنه می برند چیست ؟

به نظر من هر کارگردان و هنرمندی ، در هر بخشی که کار می کند باید از ابتدا تکلیفش  با خودش مشخص باشد .

_ به نظر شما چگونه ممکن است که  طرفداران تئاتر بیشتر شوند ؟

ببینید ، ما در عصری زندگی می کنیم که عصر شتاب است .عصر حاضر به گونه ای شده است که فرد به علت مشغله کاری و نداشتن وقت با یک تماس تلفنی به رستوران غذا سفارش می دهد و ظرف مدت ده دقیقه غذا جلوی دَر ِ منزلش است ، خیلی از مطالعات درسی و غیر درسی در مترو صورت می گیرد ، موسیقی گوش دادن های ما از تامل خارج شده است ، به خاطر اینکه زمان در حال گذر است ، از طرفی کار هنر نقد است ، وقتی می گوییم هنرمند باید ناهنجاری ها را ببیند و در جهت اصلاحش آن را نقد کند ، نباید  نمایشی به روی صحنه ببریم که از زبان مخاطب دور باشد ، به تعبیر دیگر نباید از زمان عقب بیافتیم ، فرض کنید آدمی که اینقدر مشغله کاری و کمبود وقت دارد بیاید نمایشی ببیند بی کیفیت ، طولانی ، کسل کننده و حرفی که زده شده از زبان خودش دور ، باشد ! جواب واضح است ، مخاطب از سالن می رود بیرون ، دیگر برای دیدن تئاتر مراجعه نمی کند .

_ پس کارگردان برای به روی صحنه بردن نمایش چه معیارهایی را باید در نظر بگیرد ؟

کارگردان باید برای انتخاب اثرش دقت کافی را به خرج دهد ؛ در انتخاب اثرش موقعیت زمانی ، مکانی ، جغرافیایی وتمامی شرایط  را در نظر بگیرد . کارگردان نباید اثری که برای چند دهه پیش است را امروز به همان شکل به روی صحنه ببرد . برای اینکه مخاطبان ما تغییر کرده اند .

_ ماههای اخیر قرار بود دو کار به روی صحنه ببرید ولی نبردید ! آیا این موضوع دلیل خاصی دارد ؟

یک کار بود با نام " آنفولانزای خوکی " نوشته مهرداد رایانی مخصوص که خودم تعطیلش کردم به این دلیل که کار به آن درجه از کیفیتی که انتظار داشتم نرسید ، گاهی وقتها انسان به نقطه ای می رسد که نباید کار بدی از او دیده شود ، آن زمان که تمرین آنفولانزای خوکی را  به پایان می رساندم بسیاری از دوستان اهل فن کار را دیدند و تایید کردند ، امّا چون مرا راضی نکرد تصمیم گرفتم آن را به روی صحنه نبرم . در مورد کار دومم " عشق لرزه " علیرغم اینکه یک اثر فرانسوی است ، موضوع آن بر بنیاد خانواده بر اساس آموزه های دینی تاکید دارد و با توجه به شرایط امروز جامعه حرف انسانی می زند ، مشکلاتی در آغاز اجرای این نمایش پیش آمد ، صحبت هایی نیز با دوستان در اداره ارشاد استان داشتیم که امیدوارم به زودی این نمایش به روی صحنه رود .

_ کدامیک از کارهایی را که کارگردانی نموده اید بیشتر می پسندید ؟

کار نمایش " پُل "نوشته محمد رحمانیان که کاری مذهبی بود و برگزیده برگزیده تماشاگران یادواره نمایشنامه حدیث شد ، نمایش " به امید دیدار " نوشته ناتاشا محرم زاده که در جشنواره استانی اول شد و در جشنواره منطقه ای هم پنج جایزه گرفت ، نمایش " برخورد نزدیک از نوی آخر " نوشته چیستا یثربی و " عشق لرزه " نوشته امانوئل اشمیت که امیدوارم به زودی اجرا شود.

_در حال حاضر تئاتر گیلان را در چه جایگاهی می بینید ؟

به زعم بنده ، تئاتر گیلان در کشور و در تاریخ جایگاه ثابتی دارد ، شاید در برهه هایی از زمان یک عده نا اهل یا به تعبیر دیگر نا تئاتری بخواهند به این دیوار محکم بخورند و به آن خدشه وارد نمایند ، امّا این دیوار آنقدر محکم است که آنها را پس می زند ، ما بزرگان زیادی در تئاتر گیلان داشته و داریم ، از دایی نمایشی ، فرخ لقاء هوشمند و عبدالله رنجبر گرفته تا انوش نصر ، حاج علی عسکری ، ضمیر و...انها در واقع کسانی بودند که ستونهای تئاتر گیلان را محکم نمودند و نمی توان زحمات آنها را کتمان کرد.

_ معضلات تئاتر گیلان را در چه می بینید ؟

ببینید ، تئاتر از دل یک آیین ، از یونان باستان در آمده است ، نگاه ما به هنر یک نگاه قدسی و مقدس است ، متاسفانه الانه در برهی از زمان فعالیت می کنیم که بی اخلاقی در تئاتر رواج دارد ، البته آن دسته از کسانی که مسبب این بی اخلاقی اند تئاتری نیستند  ، یک عده خاص آمده اند بین تئاتری ها تا بی اخلاقی را در آن اشاعه دهند . منظور من از اخلاق مسئولیت پذیری در برابر حقوق دیگران است ... متاسفانه امروزه ما شاهدیم برخی به راحتی حقوق دیگران را زیر پا می گذارند ، بطور مثال  وقتی یک گروهی به یک جشنواره مهم کشوری راه می یابد و برای استان افتخار کسب می کند یا یک اجرای عمومی برگزار می کند که سالن پر از تماشاچی می شود یک گروه دیگر چشم دیدن این موفقیت را ندارد و می خواهد از هر طرف آن گروه را بکوبد ! و یا اگر گروهی اجرایی به صحنه برد و بودجه خوبی گرفت گروه دیگرسعی می کند  با  کارشکنی و تخریب ، کاری کند که دیگر ، آن گروه چنین بودجه ای نگیرد. به عقیده من این موضوعات یعنی بی اخلاقی در تئاتر  که باید ریشه یابی و برطرف شود .  

معضلات در زمینه تئاتر زیاد است بطور مثال عده ای  برای اینکه از نردبان ترقی بالا بروند سعی می کنند تا دیگران را کوچک کنند ، تا آن حد پیش می روند که مسائل شخصی و خانوادگی هنرمند را در برابر مسائل فنّی و شغلی او علم می کنند و به نظر من این بی اخلاقی ها  به تئاتر استان ضربه میزند .

_ نگاه خودتان به تئاتر گیلان چگونه است ؟

نگاه من به تئاتر استان یک نگاه کلی است نه فردی ، نباید در گیلان شرق و غرب و مرکز را تقسیم بندی نمود ! برای من موفقیت تئاتر استان مهم است نه فقط موفقیت خودم ، ممکن است من با یک کارگردانی اختلاف فکری داشته باشم ولی اگر آن شخص برای تئاتر استان موفقیت کسب کند و یا در اجرای عموم موفق باشد تحسینش می کنم و مایه خوشحالی من است ، ما باید فردیت خودمان را فدای کلیّتی بکنیم که از همه مهمتر است . اینقدر ..." من...من...من..." گفتن ها هیچ سودی به حال تئاتر استان ندارد . بطور مثال ؛ دکتر حسینی و دلخواه تحصیل کرده تئاتر در امریکا و آلمان هستند ، شما در هیچ یک از مصاحبه های آنها نمی توانید در بیاورید که گفته باشند ، من دکترم ، من فلانم یا... همیشه نیز سعی می کنند از هنر جویان خودشان چیزی بیاموزند ! به این می گویند اخلاق ، یعنی درخت هر چقدر پر بار تر باشد افتاده تر است . امّا در گیلان یک نفر درجه هنری می گیرد خود را گم می کند .

_آموزشگاههای استان و شیوه تدریس آنها را چگونه ارزیابی می کنید ؟

نگاه آموزشی در تئاتر استان باید نگاهی امروزی باشد ، متاسفانه هنوز بسیاری از آموزشگاه ها ی استان همان آموزش های دهه 60 را به بازیگر یاد می دهند ! یعنی آموزشگاههای ما نگاهی "فیزیکال و ژستیک " به تئاتر دارند ، در صورتی که امروزه بازیگری به شدّت به سمت بازی های " مینی مالیستی و پاستوریزه " پیش می رود . جمله معروفی است که می گوید : بی سوادان قرن ما کسانی نیستند که نمی توانند بخوانند و بنویسند ، بلکه کسانی اند که نمی توانند بیاموزند ، آموخته های کهنه خود را دور بریزند و دوباره بیاموزند " به عقیده من ، ما در تئاتر چیزی به نام رسیدن نداریم . بنده یک دهه قبل کتابی در زمینه تئاتر خواندم که امروزه کتاب دیگری آن را نقض کرده . پس تئاتر علم و علم نیز در حال پیشرفت است . بنده به شخصه هر آموزشگاه، موسسه ، کانون فرهنگی و... که به شکل صحیح افتتاح شود و کار کند با آن موافقم ، برای اینکه به فرهنگ سازی استانم کمک می کند . البته نکته ای را یاد آور شوم؛ عده ای می گویند فلان کلاس بازیگری تئاتر است ، آن یکی بازیگری سینما و آن یکی تلویزیون ، به عقیده من اشتباه است ! بازیگری ، بازیگری است .

_ چه پیشنهادی برای مسئولین در زمینه تئاتر استان دارید ؟

معتقدم دستگاههای فرهنگی که در بخش تئاتر فعالیت می کنند می توانند یک هم اندیشی با هم داشته باشند تا برخی کارها به شکل موازی با هم شکل نگیرد ، یعنی اتفاقی که در بنیاد شهید و یا حوزه هنری می افتد در اداره ارشاد نیافتد ، کارها تعریف شود . از شورای نظارت و ارزشیابی بر متن نیز انتظار داریم علاوه بر نظارت بر کار ، ارزشیابی هم انجام دهند ، همین ارزشیابی سبب می شود تا حد و حرمتها حفظ شود ، بطور مثال اگر آقای حاج علی عسکری در سالن درجه "الف" استان نمایشی تمرین و اجرا می کند ، دیگر یک جوان تازه وارد حق استفاده از آن سالن را نداشته باشد ، یا بطور مثال نرخ بلیت ورودی نمایش یک کارگردان حرفه ای کهنه کار ، با یک جوان تازه کار برابر نباشد . و در خواست من از مسئولین و مدیران فرهنگی این است که آستانه تامل خود را کمی بالا ببرند .

_ به عقیده شما نقد چقدر می تواند موثر باشد ؟ و منتقد باید دارای چه شرایطی باشد ؟

نقد بسیار مفید است ،در عین حال منتقد باید صداقت در گفتار و وجه علمی نقد را رعایت کند ، بنده از کسانی هستم که وقتی کارم آماده اجرا می شود ، سر تمرین کارشناسان را دعوت می کنم  تا نظر بدهند و از نظرات آنها استفاده می کنم ، معتقدم نقد نباید به تسویه حساب شخصی کشیده شود .

_ در مورد انجمن نمایش و عملکرد آن چه نظری دارید؟

به عقیده من صادق حسنی مسئول هنر های نمایشی استان ، انسان شریف و پاکی در کار خود است ، نمی دانم چرا عده ای در مورد هم قضاوت های نا درست می کنند ! ما انسانها نمی توانیم با قطعیت در مورد کسی قضاوت کنیم چرا که قاضی مطلق خداست ، برای من جای تعجب است ، عده ای در دوره همین صادق حسنی بودجه تئاتری خود را تمام و کمال گرفته اند بعد  در مورد وی  قضاوت های غیر منصفانه می کنند !

_و در پایان ؟

در انتها ،  از  شما و سردبیر محترم نشریه گلچین امروز بسیار سپاسگزارم که صفحه ای از نشریه خود را به صورت منظم به تئاتر استان اختصاص دادید و امیدوارم همچنان این روند ادامه پیدا کند و به عنوان یکی از عناصر مهم فرهنگی همیشه به همین صورت  به کلیت تئاتر فکر کنید تا فردیت روزنامه . وتقاضا دارم این صفحه را به سمتی سوق دهند که منجر به اتحاد وهمدلی بین هنرمندان شود نه تفرقه و جدایی. مطمئن باشید که اگر یک اتفاق خوب تئاتری در استان بیافتد شما نیز در آن سهیم خواهید بود . حرف آخر من خطاب به دوستان تئاتری این است که این قدر راحت در مورد هم قضاوت نکنند .

منتشر شده در روزنامه گلچین امروز_سال نهم_شماره 1621_ 10تیر1391

نظرات  (۰)

شما اولین نفری باشید که برای آرش نظر می گذارد
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">