نگاه آموزشی در تئاتر گیلان باید نگاهی امروزی باشد
آرش شعاع شرق/ محمد پور جعفری ، بازیگر ، کارگردان و نمایشنامه نویس تئاتر در آبان سال 1360 در رشت متولد شد. کار تئاتر را از ده سالگی بصورت مبتدی و از سال 79 بصورت حرفه ای آغاز نمود .. پور جعفری دارای مدرک عالی کارگردانی و دانشجوی رشتۀ علوم ارتباطات در مقطع کارشناسی است .وی در طول دو دهه فعالیتش ، نمایشنامه های متعددی را کارگردانی نمود که از جملۀ آنها می توان به ؛ " اهل اقاقیا " نوشته سعید تشکری ، "عطر خاطره " نوشته محمد پور جعفری ، " پل " محمد رحمانیان ، " کاکتوس " اکبر رادی ، " سودای نیل " ناتاشا محرم زاده ، " چشمهایش می خندد " چیستا یثربی و ... اشاره داشت . از این روی با این هنرمند فعال و موفق گیلانی در عرصه تئاتر مصاحبه ای انجام داده ایم که در ذیل می خوانید ؛
_ برای شروع مصاحبه از چگونگی ورودتان به عرصه تئاتر بگویید .
بنده زمانی که در مقطع چهارم ابتدایی درس می خواندم ، حدوداً سالهای 70 ،71 یک معلم داشتیم به نام آقای برمکی ، او مرا تشویق نمود که در مدرسه تئاتر دانش آموزی راه بیاندازیم . بعد از آن در دوران راهنمایی برای جشنواره آموزشی به مدارس می آمدند و دانش آموزان مستعد را انتخاب می نمودند ، شخصی به نام علیرضا رحمانی آمد و مرا انتخاب نمود .سال تحصیلی 75 ، 76 کارمان به جشنواره کشوری کشید که در آنجا رتبه اول بازیگری و سال 76 ، 77 رتبه دوم بازیگری را کسب نمودم .
_آیا دوره های بازیگری هم دیدید ؟
بله ، از سال 76 رسماً به عنوان هنر جو وارد حوزه هنری شدم ، بعد در کلاسهای بازیگری ثبت نام نمودم و زیر نظر محسن شارقی و رضا حقّی سه ترم تا دوره عالی بازیگری را طی نمودم و پس از آن کلاس کارگردانی را هم زیر نظر رضا حقّی گذراندم .سال 80 هم دوره تخصصی کارگردانی را در تهران زیر نظر دکتر محسن حسینی و دکتر مسعود دلخواه گذراندم .
_ معیار شما برای انتخاب نمایشنامه چیست ؟ و چه نوع نمایشنامه هایی را می پسندید ؟
بیشتر نمایشنامه های اجتماعی کار می کنم ، چون نگاه من به عنوان کارگردان در تئاتر اینگونه است که باید ناهنجاری های اجتماع را دید و نقد کرد ، یعنی هر کارگردان یک نگاه و یک ایدئولوژی دارد ، نگاه من بر می گردد به بخش های مختلف ، یک زمانی به خانواده ، زمانی به از بین رفتن ارزشها در جامعه در کل نگاه من به جامعه ، نگاهی اصلاحی است و دوست دارم چنانچه اگر فضای اجتماعی عصر ما به سوی نا هنجاری می رود با نقد اصلاح شود.
_ عقیده شما در مورد کارگردانانی که هر گونه کاری پیش بیاید را بروی صحنه می برند چیست ؟
به نظر من هر کارگردان و هنرمندی ، در هر بخشی که کار می کند باید از ابتدا تکلیفش با خودش مشخص باشد .
_ به نظر شما چگونه ممکن است که طرفداران تئاتر بیشتر شوند ؟
ببینید ، ما در عصری زندگی می کنیم که عصر شتاب است .عصر حاضر به گونه ای شده است که فرد به علت مشغله کاری و نداشتن وقت با یک تماس تلفنی به رستوران غذا سفارش می دهد و ظرف مدت ده دقیقه غذا جلوی دَر ِ منزلش است ، خیلی از مطالعات درسی و غیر درسی در مترو صورت می گیرد ، موسیقی گوش دادن های ما از تامل خارج شده است ، به خاطر اینکه زمان در حال گذر است ، از طرفی کار هنر نقد است ، وقتی می گوییم هنرمند باید ناهنجاری ها را ببیند و در جهت اصلاحش آن را نقد کند ، نباید نمایشی به روی صحنه ببریم که از زبان مخاطب دور باشد ، به تعبیر دیگر نباید از زمان عقب بیافتیم ، فرض کنید آدمی که اینقدر مشغله کاری و کمبود وقت دارد بیاید نمایشی ببیند بی کیفیت ، طولانی ، کسل کننده و حرفی که زده شده از زبان خودش دور ، باشد ! جواب واضح است ، مخاطب از سالن می رود بیرون ، دیگر برای دیدن تئاتر مراجعه نمی کند .
_ پس کارگردان برای به روی صحنه بردن نمایش چه معیارهایی را باید در نظر بگیرد ؟
کارگردان باید برای انتخاب اثرش دقت کافی را به خرج دهد ؛ در انتخاب اثرش موقعیت زمانی ، مکانی ، جغرافیایی وتمامی شرایط را در نظر بگیرد . کارگردان نباید اثری که برای چند دهه پیش است را امروز به همان شکل به روی صحنه ببرد . برای اینکه مخاطبان ما تغییر کرده اند .
_ ماههای اخیر قرار بود دو کار به روی صحنه ببرید ولی نبردید ! آیا این موضوع دلیل خاصی دارد ؟
یک کار بود با نام " آنفولانزای خوکی " نوشته مهرداد رایانی مخصوص که خودم تعطیلش کردم به این دلیل که کار به آن درجه از کیفیتی که انتظار داشتم نرسید ، گاهی وقتها انسان به نقطه ای می رسد که نباید کار بدی از او دیده شود ، آن زمان که تمرین آنفولانزای خوکی را به پایان می رساندم بسیاری از دوستان اهل فن کار را دیدند و تایید کردند ، امّا چون مرا راضی نکرد تصمیم گرفتم آن را به روی صحنه نبرم . در مورد کار دومم " عشق لرزه " علیرغم اینکه یک اثر فرانسوی است ، موضوع آن بر بنیاد خانواده بر اساس آموزه های دینی تاکید دارد و با توجه به شرایط امروز جامعه حرف انسانی می زند ، مشکلاتی در آغاز اجرای این نمایش پیش آمد ، صحبت هایی نیز با دوستان در اداره ارشاد استان داشتیم که امیدوارم به زودی این نمایش به روی صحنه رود .
_ کدامیک از کارهایی را که کارگردانی نموده اید بیشتر می پسندید ؟
کار نمایش " پُل "نوشته محمد رحمانیان که کاری مذهبی بود و برگزیده برگزیده تماشاگران یادواره نمایشنامه حدیث شد ، نمایش " به امید دیدار " نوشته ناتاشا محرم زاده که در جشنواره استانی اول شد و در جشنواره منطقه ای هم پنج جایزه گرفت ، نمایش " برخورد نزدیک از نوی آخر " نوشته چیستا یثربی و " عشق لرزه " نوشته امانوئل اشمیت که امیدوارم به زودی اجرا شود.
_در حال حاضر تئاتر گیلان را در چه جایگاهی می بینید ؟
به زعم بنده ، تئاتر گیلان در کشور و در تاریخ جایگاه ثابتی دارد ، شاید در برهه هایی از زمان یک عده نا اهل یا به تعبیر دیگر نا تئاتری بخواهند به این دیوار محکم بخورند و به آن خدشه وارد نمایند ، امّا این دیوار آنقدر محکم است که آنها را پس می زند ، ما بزرگان زیادی در تئاتر گیلان داشته و داریم ، از دایی نمایشی ، فرخ لقاء هوشمند و عبدالله رنجبر گرفته تا انوش نصر ، حاج علی عسکری ، ضمیر و...انها در واقع کسانی بودند که ستونهای تئاتر گیلان را محکم نمودند و نمی توان زحمات آنها را کتمان کرد.
_ معضلات تئاتر گیلان را در چه می بینید ؟
ببینید ، تئاتر از دل یک آیین ، از یونان باستان در آمده است ، نگاه ما به هنر یک نگاه قدسی و مقدس است ، متاسفانه الانه در برهی از زمان فعالیت می کنیم که بی اخلاقی در تئاتر رواج دارد ، البته آن دسته از کسانی که مسبب این بی اخلاقی اند تئاتری نیستند ، یک عده خاص آمده اند بین تئاتری ها تا بی اخلاقی را در آن اشاعه دهند . منظور من از اخلاق مسئولیت پذیری در برابر حقوق دیگران است ... متاسفانه امروزه ما شاهدیم برخی به راحتی حقوق دیگران را زیر پا می گذارند ، بطور مثال وقتی یک گروهی به یک جشنواره مهم کشوری راه می یابد و برای استان افتخار کسب می کند یا یک اجرای عمومی برگزار می کند که سالن پر از تماشاچی می شود یک گروه دیگر چشم دیدن این موفقیت را ندارد و می خواهد از هر طرف آن گروه را بکوبد ! و یا اگر گروهی اجرایی به صحنه برد و بودجه خوبی گرفت گروه دیگرسعی می کند با کارشکنی و تخریب ، کاری کند که دیگر ، آن گروه چنین بودجه ای نگیرد. به عقیده من این موضوعات یعنی بی اخلاقی در تئاتر که باید ریشه یابی و برطرف شود .
معضلات در زمینه تئاتر زیاد است بطور مثال عده ای برای اینکه از نردبان ترقی بالا بروند سعی می کنند تا دیگران را کوچک کنند ، تا آن حد پیش می روند که مسائل شخصی و خانوادگی هنرمند را در برابر مسائل فنّی و شغلی او علم می کنند و به نظر من این بی اخلاقی ها به تئاتر استان ضربه میزند .
_ نگاه خودتان به تئاتر گیلان چگونه است ؟
نگاه من به تئاتر استان یک نگاه کلی است نه فردی ، نباید در گیلان شرق و غرب و مرکز را تقسیم بندی نمود ! برای من موفقیت تئاتر استان مهم است نه فقط موفقیت خودم ، ممکن است من با یک کارگردانی اختلاف فکری داشته باشم ولی اگر آن شخص برای تئاتر استان موفقیت کسب کند و یا در اجرای عموم موفق باشد تحسینش می کنم و مایه خوشحالی من است ، ما باید فردیت خودمان را فدای کلیّتی بکنیم که از همه مهمتر است . اینقدر ..." من...من...من..." گفتن ها هیچ سودی به حال تئاتر استان ندارد . بطور مثال ؛ دکتر حسینی و دلخواه تحصیل کرده تئاتر در امریکا و آلمان هستند ، شما در هیچ یک از مصاحبه های آنها نمی توانید در بیاورید که گفته باشند ، من دکترم ، من فلانم یا... همیشه نیز سعی می کنند از هنر جویان خودشان چیزی بیاموزند ! به این می گویند اخلاق ، یعنی درخت هر چقدر پر بار تر باشد افتاده تر است . امّا در گیلان یک نفر درجه هنری می گیرد خود را گم می کند .
_آموزشگاههای استان و شیوه تدریس آنها را چگونه ارزیابی می کنید ؟
نگاه آموزشی در تئاتر استان باید نگاهی امروزی باشد ، متاسفانه هنوز بسیاری از آموزشگاه ها ی استان همان آموزش های دهه 60 را به بازیگر یاد می دهند ! یعنی آموزشگاههای ما نگاهی "فیزیکال و ژستیک " به تئاتر دارند ، در صورتی که امروزه بازیگری به شدّت به سمت بازی های " مینی مالیستی و پاستوریزه " پیش می رود . جمله معروفی است که می گوید : بی سوادان قرن ما کسانی نیستند که نمی توانند بخوانند و بنویسند ، بلکه کسانی اند که نمی توانند بیاموزند ، آموخته های کهنه خود را دور بریزند و دوباره بیاموزند " به عقیده من ، ما در تئاتر چیزی به نام رسیدن نداریم . بنده یک دهه قبل کتابی در زمینه تئاتر خواندم که امروزه کتاب دیگری آن را نقض کرده . پس تئاتر علم و علم نیز در حال پیشرفت است . بنده به شخصه هر آموزشگاه، موسسه ، کانون فرهنگی و... که به شکل صحیح افتتاح شود و کار کند با آن موافقم ، برای اینکه به فرهنگ سازی استانم کمک می کند . البته نکته ای را یاد آور شوم؛ عده ای می گویند فلان کلاس بازیگری تئاتر است ، آن یکی بازیگری سینما و آن یکی تلویزیون ، به عقیده من اشتباه است ! بازیگری ، بازیگری است .
_ چه پیشنهادی برای مسئولین در زمینه تئاتر استان دارید ؟
معتقدم دستگاههای فرهنگی که در بخش تئاتر فعالیت می کنند می توانند یک هم اندیشی با هم داشته باشند تا برخی کارها به شکل موازی با هم شکل نگیرد ، یعنی اتفاقی که در بنیاد شهید و یا حوزه هنری می افتد در اداره ارشاد نیافتد ، کارها تعریف شود . از شورای نظارت و ارزشیابی بر متن نیز انتظار داریم علاوه بر نظارت بر کار ، ارزشیابی هم انجام دهند ، همین ارزشیابی سبب می شود تا حد و حرمتها حفظ شود ، بطور مثال اگر آقای حاج علی عسکری در سالن درجه "الف" استان نمایشی تمرین و اجرا می کند ، دیگر یک جوان تازه وارد حق استفاده از آن سالن را نداشته باشد ، یا بطور مثال نرخ بلیت ورودی نمایش یک کارگردان حرفه ای کهنه کار ، با یک جوان تازه کار برابر نباشد . و در خواست من از مسئولین و مدیران فرهنگی این است که آستانه تامل خود را کمی بالا ببرند .
_ به عقیده شما نقد چقدر می تواند موثر باشد ؟ و منتقد باید دارای چه شرایطی باشد ؟
نقد بسیار مفید است ،در عین حال منتقد باید صداقت در گفتار و وجه علمی نقد را رعایت کند ، بنده از کسانی هستم که وقتی کارم آماده اجرا می شود ، سر تمرین کارشناسان را دعوت می کنم تا نظر بدهند و از نظرات آنها استفاده می کنم ، معتقدم نقد نباید به تسویه حساب شخصی کشیده شود .
_ در مورد انجمن نمایش و عملکرد آن چه نظری دارید؟
به عقیده من صادق حسنی مسئول هنر های نمایشی استان ، انسان شریف و پاکی در کار خود است ، نمی دانم چرا عده ای در مورد هم قضاوت های نا درست می کنند ! ما انسانها نمی توانیم با قطعیت در مورد کسی قضاوت کنیم چرا که قاضی مطلق خداست ، برای من جای تعجب است ، عده ای در دوره همین صادق حسنی بودجه تئاتری خود را تمام و کمال گرفته اند بعد در مورد وی قضاوت های غیر منصفانه می کنند !
_و در پایان ؟
در انتها ، از شما و سردبیر محترم نشریه گلچین امروز بسیار سپاسگزارم که صفحه ای از نشریه خود را به صورت منظم به تئاتر استان اختصاص دادید و امیدوارم همچنان این روند ادامه پیدا کند و به عنوان یکی از عناصر مهم فرهنگی همیشه به همین صورت به کلیت تئاتر فکر کنید تا فردیت روزنامه . وتقاضا دارم این صفحه را به سمتی سوق دهند که منجر به اتحاد وهمدلی بین هنرمندان شود نه تفرقه و جدایی. مطمئن باشید که اگر یک اتفاق خوب تئاتری در استان بیافتد شما نیز در آن سهیم خواهید بود . حرف آخر من خطاب به دوستان تئاتری این است که این قدر راحت در مورد هم قضاوت نکنند .
منتشر شده در روزنامه گلچین امروز_سال نهم_شماره 1621_ 10تیر1391